جملات کوتاه

در اینجا جملات کوتاهی که دوست دارم را منتشر میکنم.
قرار نیست همه آن ها درست یا تاثیرگذار یا مطلوب باشند.
آن ها صرفا قابل تامل و برخی اوقات دلنشین هستند.

«ذات جملات کوتاه به علمی نبودن آن ها است.»

ریسمان پاره را دوباره می‌توان گره زد. دوباره دوام می‌آورد؛ اما هر چه باشد، یک ریسمانِ پاره است! شاید ما دوباره یکدیگر را دیدیم؛ اما در آن‌جا که ترکم کردی، هرگز مرا نخواهی یافت..

👤برتولت‌_برشت 

۱

تو در من جایی مخصوص پیدا می‌کنی که قبلاً به وسیله‌ی هیچکس اشغال نشده بود.

ادبیات_ملل

گوستاو_فلوبر

۲

مهم نیست که حقیقت تا چه اندازه اذیتت می‌کنه،
همیشه از اینکه بهت دروغ گفته بشه بهتره…

۳

رابطه با صداقت شروع میشود.
این خشت اول است، چرا که عاشق بودن یعنی شریک شدن با همه‌ چیز:
رویاها، لغزش‌ها، و عمیق‌ترین هراس‌ها…
بدون این حقایق، رابطه شکست خواهد خورد…
‌‌
👤#جورجیا_هانتر

۴

شاید اشتباه می‌کنم، اما به نظرم آدم‌ها را می‌توان از روی لبخندشان شناخت و اگر در اولین برخورد از لبخند یک شخص کاملا غریبه خوشتان بیاید، با قاطعیت خواهید گفت که آدم خوبی است.

ادبیات_ملل

فئودور_داستایوفسکی

۵

حتی گمان می‌کنم در مجموع با آدم‌های غمگین بهتر می‌توانم کنار بیایم تا با آدم‌های شوخ و خندان. دلیلش را خدا می‌داند.

-توماس مان

۶

آخ ماریا! ماریای فراموشکار خوف انگیز، هیچکس آنطور که من دوستت دارم، دوستت نخواهد داشت

نامه آلبر کامو به ماریا

۷

دیگران تنها شادی‌ات را می‌پسندند؛ اما من دوست دارم غمگین‌ترین بخش از وجودت را در آغوش بکشم؛ زیرا که غم‌هایت مقدار بیشتری از تو‌ را در خود دارند…

۸

بیش از اندازه بالا رفتم، بیش از حد عشق ورزیدم و فراتر از میزان جسارت به خرج دادم. سعی کردم که ستاره ای را به چنگ آورم، اما از آن رد شدم و سقوط کردم.

•جرج آر آر مارتین

۹

در این رؤیا هستم که می‌آیی و می‌دانم که نمی‌آیی. آن‌قدر نخواهی آمد تا دیگر اصلاً امکان آمدن و با هم بودن برای هیچ‌کدام‌مان موجود نباشد. بمیریم و وقتی داریم می‌میریم با تأسف و حسرت بمیریم، با خندیدن به تمام دیوارهایی که یک عمر دور خودمان ساخته بودیم و زندگیمان را میان این دیوارها خفه کردیم.

–  نامه‌ی فروغ فرخ‌زاد به ابراهیم گلستان

۱۰

نمی‌دانی چه روزهایی را بی‌تو گذرانده‌ام. به خاطر این روزها از تو بدم می‌آید.
می‌توانستیم با هم خوشبخت باشیم.

  • لیدی ال
    رومن گاری

۱۱

فی النهایه ستدرک أنک لم تکن تطلب الکثیر، لکنک کنت تسأل الشخص الخطأ.

در نهایت متوجه خواهید شد که چیزِ زیادی نمی‌خواستید، بلکه از شخصِ اشتباهی می‌خواستید…

۱۲

وسعت شخصیت هر فرد
توسط بزرگی مشکلی که می تواند
او را از حالت منطقی بیرون آورد
تعریف می‌شود…

زیگموند_فروید

۱۳

در این رؤیا هستم که می‌آیی و می‌دانم که نمی‌آیی. آن‌قدر نخواهی آمد تا دیگر اصلاً امکان آمدن و با هم بودن برای هیچ‌کدام‌مان موجود نباشد. بمیریم و وقتی داریم می‌میریم با تأسف و حسرت بمیریم، با خندیدن به تمام دیوارهایی که یک عمر دور خودمان ساخته بودیم و زندگیمان را میان این دیوارها خفه کردیم.

–  نامه‌ی فروغ فرخ‌زاد به ابراهیم گلستان

۱۴

آدم های ضعیف انتقام میگیرن
آدم های قوی میبخشن
آدم های باهوش نادیده میگیرن…

۱۵

دلتنگی یعنی تو..

و دلتنگ یعنی من..

تویی که نمیفهمی باید باشی و منی که نمی‌فهمم دیگر نیستی

آری دلتنگی یعنی نفهمیدن …

<حامد مکملی>

۱۶

ما برای رنج کشیدن آفریده شده ایم
ولی به دنبال لذت بردن می گردیم
باید پذیرفت
که تنها راه ادامه دادن
لذت بردن از رنج هایی ست که می کشیم…

۱۷

“دیروقت است. خسته‌ام. تنهایی مثل خالیِ ورم‌کرده و تاریک توی خمره‌ای سربسته اتاق را پُر کرده. خوابْ پناه‌گاهِ خوبی‌ست: «خواب و فراموشی».”

👤#شاهرخ_مسکوب

۱۸

راهِ مرا اشاره شو!
من به کجا رسیده ام؟

هرچه دویده ام تو را؛
خسته شدم، ندیده ام…

👤#مولانا

۱۹

می‌خواهی بدانی کیستی؟
نپرس، عمل کن
عمل شما را ترسیم و تعریف می‌کند.

توماس جفرسون

۲۰

چیزی که ما از آن عمیقاً و شخصاً رنج می‌بریم، برای دیگران غیرقابل درک است.

-فریدریش نیچه

۲۱

هرگز این همه بال بال زدنِ تو، برای اون شخصی که خطاکاره نیست!
بلکه برای بازگشت و دفاع از اعتماد و عشقیه که ابراز کردی…
ما هرگز برای اون فردِ رفته ناراحت نیستیم، ما برای انرژی و اعتماد از دست رفته خودمون ناراحتیم!

۲۲

سلام بر او که گمان می‌کردیم پایانی است بر دلتنگی‌ها
ولی شروعی شد بر یک دلتنگیِ بی‌پایان.

-مهدی فیض

۲۳